داستان ضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم.

 داستان ضرب المثل ها, معنی ضرب المثل های فارسی

داستانضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم دیگران بخورند

کاربرد ضرب المثل:

ضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند به افراد خیرخواه و نیکوکاری گفته می شود که ممکن است از اعمال نیکشان در این دنیا استفاده ای نبرند.

داستان ضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم.

 داستان ضرب المثل ها, معنی ضرب المثل های فارسی

داستانضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم دیگران بخورند

کاربرد ضرب المثل:

ضرب المثل دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند به افراد خیرخواه و نیکوکاری گفته می شود که ممکن است از اعمال نیکشان در این دنیا استفاده ای نبرند.

داستان ضرب المثل:

در گذشته های دور، شاه انوشیروان به قصد شکار از قصر خارج شد. در مزرعه ها مردم مشغول کار بودند. ناگهان انوشیروان پیرمردی را دید که مشغول کاشت نهال گردو بود.

انوشیروان نزدیک رفت و سلام داد. پیرمرد نگاهی به او انداخت و پاسخ سلامش را داد. انوشیروان پرسید: ای پیرمرد چه کار می کنی؟ پیرمرد گفت: دارم زمین را می کنم می خواهم این نهال گردو را بکارم. انوشیروان گفت: گردو! پیرمرد تو با این سن و سال با این مشقت زمین را می کنی تا گردو بکاری؟

پیرمرد گفت: کار من این است از کودکی کاری جز کشاورزی نداشته ام الان هشتاد سالی می شود، این کار چه اشکالی دارد. انوشیروان خندید و گفت: نه اشکالی ندارد، تعجب کردم. مردی با این سن و سال گردو بکارد. خودت بهتر می دانی که گردو حداقل شش الی هفت سال زمان می برد تا محصولش کامل برسد. پدر شاید تا آن وقت شما زنده نباشید که بخواهید از آن استفاده کنید.

پیرمرد گفت: مگر ما کودک بودیم درختان گردو نبودند که ما بخوریم، آن درخت ها را هم دیگران کاشتند و ما خوردیم، حالا ما بکاریم، دیگران بخورند.

انوشیروان کیسه ای سکه به پیرمرد بخشید.

پیرمرد کیسه را باز کرد وقتی چشمش به کیسه های طلا افتاد به انوشیروان گفت: یادت هست به من گفتی: تو شاید تا وقتی که درخت گردویت محصول دهد زنده نباشی؟ انوشیروان گفت: آری. پیرمرد گفت: ولی نهالی که من امروز کاشتم بدون اینکه مجبور باشم آب و کود مناسب به آن دهم و از آن مراقبت کنم به مدد طلوع آفتاب و حضور جناب عالی همین امروز سکه های طلا بار داد.

شاه انوشیروان به موسم دی

رفت بیرون ز شهر بهر شکار

در سر راه دید مزرعه ای

که در آن بود مردم بسیار

اندر آن دشت پیرمردی دید

که گذشته است عمر او ز نود

دانهٔ جوز در زمین می کاشت

که به فصل بهار سبز شود

گفت کسری به پیرمرد حریص

که: <<چرا حرص می زنی چندین؟

پایهای تو بر لب گور است

تو کنون جوز می کنی به زمین

جوز ده سال عمر می خواهد

که قوی گردد و به بار آید

تو که بعد از دو روز خواهی مرد

گردکان کشتنت چه کار آید؟>>

مرد دهقان به شاه کسری گفت:

<< مردم از کاشتن زیان نبرند

دگران کاشتند و ما خوردیم

ما بکاریم و دیگران بخورند>>

ملک الشعرای بهار

گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته

داستان مذهبی کوتاه – صوتی

کنترل مرموز تولید مثل

پاورپوینت قرآنی

پاورپوینت آموزش کودکان

پاورپوینت

ذکر مبارک - درس سیزدهم (سوره بقره آیات 84 تا 88)

ذکر مبارک - درس چهاردهم (سوره بقره آیات 89 تا 93)

دیگران ,پیرمرد ,المثل ,انوشیروان ,کاشتند ,ضرب ,دیگران کاشتند ,و ما ,ضرب المثل ,کاشتند و ,المثل دیگران ,المثل دیگران کاشتند ,بکاریم دیگران بخورند ,دیگران بخورند کاربرد ,داستانضرب المثل دیگران

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یکی مثل من postch فتو سنتر بلاگ دستگاه چاپ روی تیشرت و پارچه و لباس 09118117400 سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه انجام کلیه پروژه های دانشجویی کارشناسی وارشد سازه و زلزله محصولات آلومینیومی iphone8 uromed-forceps-mashhad هر چی بخوای اینجاست